مهندسین بهداشت حرفه ای ایلام 92

متن مرتبط با «داستانک های جالب» در سایت مهندسین بهداشت حرفه ای ایلام 92 نوشته شده است

داستانک

  • داستانی ازعبید زاکانی:   خواب دیدم قیامت شده است. هرقومی را داخل چاله‏ای عظیم انداخته و بر سرهر چاله نگهبانانی گرز به دست گمارده بودند الا چاله‏ ی ایرانیان. خود را به عبید زاکانی رساندم و پرسیدم: «عبید این چه حکایت است که بر ما اعتماد کرده نگهبان نگمارده‏ اند؟»گفت:....  می‌دانند که به خود چنان مشغول شویم که ندانیم در چاهیم یا چاله.»خواستم بپرسم: «اگر باشد در میان ما کسی که بداند و عزم بالا رفتن کند...» نپرسیده گفت: گر کسی از ما، فیلش یاد هندوستان کند خود بهتر از هر نگهبانی پایش کشیم و به تهِ چاله باز گردانیم! ,داستانک,داستان کوتاه,داستانک های زیبا,داستان عاشقانه,داستانک های جالب,داستانک های آموزنده,داستانک خارجی,داستانک طنز,داستانک زیبا,داستانک جالب ...ادامه مطلب

  • تصاویر رژه کاروانهای المپیک...

  • برای دیدن تصاویر سایر کشورها به ادامه مطلب بروید....   , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها